از شهربازی تا باغ پرندگان
درود... پسرک نازم الهی که همیشه سالم باشی وشیطونی بکنی ...قربون راه رفتنت بشم مامانی یک ماه بیشتر نیست که میتونی راه بری ولی دیگه کاملا احساس استقلال میکنی و دوست داری تنها راه بری مگه این که احساس خطر کنی!! جیغ های بنفشتو الهی قربون بشم که نشونه ی اینه که کم کم میخوای باهامون حرف بزنی... چیزی نمونده که وارد پانزده ماهگی بشی و من سرشار از ذوق داشتن تو!! خیلی دوستت دارم جیگرم... خوب بزار برات از هفته ی گذشته بگم! یکشنبه عمه پریسا اینا اومدن خونمون چون عمه میخواست چشمش رو عمل کنه ... حسابی با کیان شیطونی کردین ... خودمون هستیم خیلی به کیان زور میگفتی!! طفلکی همین که میومد با یه اسباب بازی بازی کنه صاف همونو میخواست و جیغ و داد راه میندا...
نویسنده :
مامان سپیده
18:25